محل تبلیغات شما

در همسایگی ما یک پیر زن خوش اخلاق و مهربان زندگی می کنه ، تک و تنها   ،  تنهای تنها   به نام    ننه ملک

ننه ملک یک پسر داشته که تو تصادف فوت شده و یک دختر داره که محل زندگیش شیراز ( دو سه سالی یک بار بهش سر می زنه )

ننه ملک تو این کلان شهر بدون در و پیکر فقط یک نوه داره که شوهر نوه دو سه روزی یک بار بهش سر می زنه

او در حد توانش به ننه ملک کمک می کنه از خرید گرفته تا نظافت و .

ننه ملک وقتی به چیزی نیاز پیدا می کنه از زیر زمین با سختی و مشقت میاد بالا جلو در خونه می شینه تا صدای پای بشنوه ( چشماش خیلی ضعیفه ) و با التماس ازش بخواد فلان چیز براش بخره

البته وضع مالی نسبتا خوبی داره  و برای خرید ابتدا پول می ده تا براش خرید کنند ؛ خوب اکثر مردم هم که مهربان و انسان دوست هستند و با کمال میل خریداش انجام می دهند

خوب چون همسایه ما هست من خیلی وقت ها می بینمش رو پله نشسته و اسکناسی تو دستاش مچاله کرده و منتظر رهگذر، که من التماسش می کنم بگه چی می خواد برم براش بخرم

اما ایشون نمی دونم چرا به من احترام زیادی می زاره و می گه

-     نه ننه جون  روم سیاه !! شما ؟ نه اصلا

دختر ننه ملک دو سال پیش امده و برای ننه ملک زیر زمین همسایه ما رو کرایه کرده و رفته

صاحب خونه  هم می گه

-     به ننه ملک می گم خودم و یا پسرم هر چی بخوایی برات می خریم ، نشین جلو در و به مردم بگو ، اخه مردم فکر می کنن مادر خودم هست و ما بهش رسیدگی نمی کنیم !!!؟؟

و از این بابت شاکی هست و چند بار تصمیم گرفته بیرونش کنه ولی به قول خودش دلش نیومده

ننه ملک به جهت احترام به انها هم اجازه نمی ده کمکش کنند

ننه ملک مشکلات زیادی داره ، مثلا نمی تونه گاز روشن کنه و باید با سختی بیاد بالا جلو در تا یکی رد بشه صداش کنه گاز و براش روشن کنه و دوباره برا خاموش کردنش با مشکل بر خورداره

 

خوب اگه ننه ملک می بردن تو یک اسایشگاه بزرگسالان که غذا گرم و رژیمی و به موقع می خورد و در جای گرم و تمیز و خوب زندگی می کرد و در انجا هم صحبتی و هم سن خودش در کنارش بود و با هم قدم می زدند توی اسایشگاه و یا حیاط ان و خاطرات جوانی برای هم تعریف می کردن و از زندگی لذت می بردند ، و از برنامه های فرهنگی و سرگرم کننده و شاد استفاده می کردند ، چه اشکالی داشت ؟؟!!

 

خوب دختر و نوه و شوهر نوه هم هر وقت فرصت می کردند می رفتن ملاقاتش

 

افراد مسن نیز به دکتر و دارو  نیاز دارند که تو اسایشگاه به این نیازها هم بهتر پاسخ داده می شه

چرا راجع به آسایشگاه ها تبلیغ منفی می کنیم ؟ چرا فکر می کنیم اگه پدر و مادرمون که تنها شدن و تنهاشون گذاشتیم و به خاطر حفظ ابرو ، به نوعی تو یک دخمه زندانیشون کردیم اگه ببریم اسایشگاه ابرو مون می ره ؟ و مردم می گن پدر یا مادرشون بردن اسایشگاه ؟!!

چرا ما ایرانی ها با هر مساله ای جدید و نیاز روز جامعه شهری کنونی  برخورد بد می کنیم ؟

دولت هم که به خاطر اینکه هزینه نکنه تا می تونه راجع به این قضیه تبلیغ منفی می کنه متاسفانه

خوب اگه پدر و یا مادر پیر داریم و تو خونه ازش نگهداری می کنیم و هم او راحته و هم ما مشکلی با این قضیه نداریم و از غر و غر و بد اخلاقی هم با هاشون خبری نیست ، و از سر و صدای تلوزیون و نوه و نتیجه هم در عذاب نیستند ، افرین به شما فرزندان خوب ! ok

اما اگه بهر دلیل منطقی و یا غیر منطقی مشکل داریم و نمی تونیم از افراد مسن خانواده نگهداری کنیم و انها را تنها رها می کنیم ، بهتر به اسایشگاه برده و بزاریم از بقیه عمرشون لذت ببرن و مرتب به انها  سر بزنیم و نگذاریم  احساس تنهای کنن

 

یکی از وظایف مهم دولت هم ایجاد اسایشگاه سالمندان در هر شهری هست که تمام امکانات لازم را داشته باشه و یک سالمند در انجا به هیچ عنوان احساس کمبودی نکنه

 

به امید روزی که بدون دلیل منطقی علیه هر چیزی موضع بد و انفعالی نگیریم و منطقی بیندیشیم

 

شهادت سپهبد قاسم سلیمانی

دفاع از رفیق دوست

اسایشگاه سالمندان

هم ,، ,ملک ,ننه ,یک ,کنه ,ننه ملک ,و از ,می کنیم ,و یا ,می کنه

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دختر یلدا